loading...
ماه نامه دیار من روران
ماه پسر رورانی بازدید : 46 شنبه 20 اسفند 1390 نظرات (0)

شوخی با مسئولين

v   برنامه های دفتر دهياری اعلام شد:از ساعت 8 تا 12 تعطيل است  12 تا 1 عصر به صورت مخفيانه باز است از 1 تا 5 عصر رفع خستگی صبح

v   سازمان جهانی مسابقات اتومبيل رانی اعلام کرد: رالی داکار جاده های خاکی در سال 2013 در فلکه روستای روران برگزار خواهد شد

v   تورو خدا نگام کنين....درد دل ساعت مسجد اميرالمو منين با مردم

v   از زبان چمن روستا: همراز کويرم تب باران دارم....

v   مخالفت شديد با آسفالت شدن فلکه..... انجمن حمايت از گرد و غبار

v     انتخابات مجلس هفتم کلنگ زديم انتخابات مجلس نهم قيچی می زنيم اگر هم نشد تا انتخابات بعدی در خاکی فوتسال بازی خواهيم کرد....

گپ خودمانی

گفتگویی دوستانه با:

حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا فاطمی امام جماعت روستا

حاج اقا اسم کوچيکتون چيه؟ اهل کجايين؟ و چند سال سن دارين؟  اسمم سید علی و درخانه علی ولی اقوام و مردم روستا سید صدایم می کنن اهل حسن آباد جرقويه ام و در حال حاضر ساكن اصفهانم و متولد سال 1348

ی شد كه به حوزه رفتين؟با توجه به مذهبي بودن خونواده و همچنين   جو سال 66 كه در آن زمان برادرم شهيد شده بود و همچنين استعداد خوبي    كه در درس عربي و ديني داشتم به اين دلايل عازم حوزه شدم

خونواده با رفتن شما به حوزه مخالفت نکردن؟ نه تنها مخالفت نکردن بلكه بسيار استقبال كردند و پدرم نيز گفت كه تا حد امكان به من  كمك مي كند

اگر طلبه نبوديد چه شغلي رو انتخاب مي كردين؟معلمي چون تدريس رو بسيار دوست دارم ودر حال حاضر نيز در حال تدريس هستم

چی شد كه به روستاي ما اومدين؟زماني كه پايه ي نه حوزه بودم  در امتحان حج و زيارت قبول شدم كه قرارشد يك كاروان به مسئوليت من به كربلا مشرف شود من ودوستم كه اتفاقا طلبه بود هر كدام ليستي را گرفتيم  كه ازقضا در ليست من افرادي از حسن آباد نيز بودند.يك شب در عالم        

خواب شخصي ناشناس به من گفت كه ليستت را عوض كن ومن صبح       توافقا ليستم را با دوستم عوض كردم كه در ليست جديدم افرادی از    روستاي روران بودند و من با تعدادي از اين افراد رفاقت پيدا كردم      و همچنين از طرف طرح هجرت قرار شد كه يك سالي را در این روستا    بگذرانم اما به قول يكي از دوستان  روران خاك دامن گير دارد و من       اين جا ماندم.

با شنيدن اين كلمات چه چيزي به ذهنتون مي رسه؟     روران محبت محراب عبادت عمامه وقار ابولفضل(ع) مروت حسن آباد  وطن يارانه ها دلخوشي مختار ثقفي عشق آبگوشت حيوان زبان بسته  حاج قاسم گريه

به كلمات زير از بيست نمره بدين؟ دين داري مردم 18 دهيار 19 آبجوشه ماه رمضان 20   خيابان هاي روستا 12 جوان گرايي 14   استفاده از تجارب بزرگترها  14  فرهنگ مردم 17 نسبت به كل جامعه و 20 نسبت به كل منطقه

چرا در ماشين از لباس طلبگي استفاده نمي كنين؟من نه تنها در ماشين از لباس طلبگي استفاده نمي كنم بلكه در خيابان و مسافرت نيز (به غير از كربلا) از لباس شخصي استفاده مي كنم زيرا براي اين لباس قداست و حرمت قائلم هر چند اخیرا برخي در اين لباس خيانت كردند و قداست آن را شكستند اما هنوز اين لباس برايم مسئوليت دارد و با لباس شخصی خیالم از کردارم راحت تر است.

درسته که میگن نون در طلبگيه ؟ نه این طور نیست من بااين كه ده سال درس پايه خوانده ام و هفت سال نيز درس خارج خوانده ام  و بالا ترين حقوق حوزه را دارم  همچنين با يك كلاس تدريس حدودا ماهي 300 هزار تومان مي گيرم

آيا هنوز به طلبگي علاقه دارين؟نه تنها علاقه من كم نشده بلكه بيشتر نيز شده زيرا شغل انبياست و هيچ موقع به آن از نظر مالي نگاه نكرده ام

رابطه شما با ورزش چطوره؟من قبلا فوتبال و واليبال بازي مي كردم و حتي يك بار در مسابقه دو و ميداني جرقويه اول شدم و معتقدم ورزش  سلامتي جسم و روح را به همراه دارد و آن را اکیدا توصیه می کنم

 جلسات عقد و عروسي بايد چگونه باشه؟ شاد بودن لازمه جشن عقد و عروسي است و براي روحيه افراد نيز مناسب است البته اين شادي بايد در موازين شرع باشد همانطور كه در عروسي حضرت زهرا (س) نيز همه شاد بودند پس مي توان در محدوده شرع نيز شاد بود و در آخر كاري كنيد كه امام زمان(عج) در همان ابتداي زندگي دعايتان كند.

 رابطه مردم با خمس و زكات چگونه است؟راجع به زكات چون عمدتا تعلق نمي گيرد حدود 40 % می پردازند ولي با خمس رابطه خوبي ندارند و حدود 30%مي پردازند

بزرگترين آرزو ؟ با ايمان از دنيا بروم

 نصيحت به مردم روستا؟خيلي از روستاها از فيض نماز جماعت بي بهره اند و ملائكه ثواب همه چيز را مي توانند حساب كنند جز نماز جماعت این فرصت را از دست ندهید

 سخني با جوانان (بدون نصيحت)؟جوانان؛ موفقيت و لبخند شما را آرزومندم

در پایان از شما به خاطر شرکت در مصاحبه متشکریم

در سينه ما سوز شما بود

كارتو همه مهر و وفا بود رضاجان                       پاداش تو كي زهر جفا بود رضاجان

آن لحظه كه پرپر زدي و آه كشيدي                   معصومه مظلومه كجا بود   رضاجان

بر ديدنت آمد چو جوادت ز   مدينه                       سوز جگرش يا   ابتا بود     رضاجان

تو ناله زدي در وسط حجره و زهرا                 بالاي سرت  نوحه سرا بود  رضا جان

يك چشم تو در راه به ديدار جوادت                  چشم دگرت كرب و بلا بود رضا جان

جان دادي و راحت شدي از زخم زبان ها           اين زهر  براي  تو  شفا  بود رضا جان

روزي كه نبوديم در اين عالم خاكي                  در سينه  ما  سوز  شما  بود  رضا جان

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    شرايط ازدواج در روستاي روران چگونه مي بينيد؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 3
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 1
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 3
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 5
  • بازدید ماه : 5
  • بازدید سال : 11
  • بازدید کلی : 531